ان لحظه که تمام وجودت را با رغبت تمام به من واگذار کردی و همه ی انگیزه زندگی من در ان لحظه تو شدی...
و سپس از ان هم چنان سرگرمی،شادی،غم،دلهره و عذاب زندگیم در تو نوشتم و تو هیچ نگفتی...
و چون مونسی همدلم و همراهم بودی و هیچ شکایت نکردی...
حتی در این دنیای کوچک تو دوستانی نیز یافتم...
دوستانی همدل که بر شوقم برای نوشتن افزود...
دو سال پیش در یک روز سرد زمستونی دی ماه به دنیا اومدی.
تولدت مبارک وبلاگ جونم
برای شرکت در تولد به ادامه مطلب بروید ممنون میشم
ادامه مطلب |